این سند نشاندهنده اعلامیه فدائیان ارتش درباره ضرورت عضویت عموم ارتشیان در حزب فدائی ارتش می باشد. امرای ارتش سعی داشتند با تقویت روحیه شاه دوستی، ارتش را به یک نهاد کاملاً وابسته به شخص شاه درآورند. ارتشی که درنهایت نتوانست از مرید خود دفاع نماید و در شعله های فروزان انقلاب اسلامی مثل برف آب شد.
محمدرضا شاه پس از استقبال در فرودگاه و مسیرهای تعیین شده تا کاخ سعدآباد در همان جا پذیرای خبرنگاران و عکاسان مختلف شد؛ او در حالیکه با ژست پیروزمندانه سیگار میکشد در مقابل دوربین عکاسان قرار گرفت و به سوالات خبرنگاران پاسخ میداد.
فوزیه فؤاد، خواهر ملک فاروق پادشاه مصر و نخستین همسر شاه بود. ازدواج او با محمدرضا پهلوی به هنگام ولیعهدی او در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۳۹ در قاهره انجام گرفت. پس از برگشت از ماه عسل، مراسم ازدواج در تهران نیز تکرار شد . . .
کشف حجاب در ایران پدیدهای ناشی از آشنایی با غرب و تجددخواهی افرادی است که افکار و زندگی غربی را تجربه کرده بودند. در حالی که نخستین نشانههای کشف حجاب را میتوان در دربار ناصرالدین شاه قاجار و سپس در محافل روشنفکری مشاهده نمود، رسمیت یافتن آن به دوره دیکتاتوری رضا شاه پهلوی باز میگردد.
حکومت پهلوی بر این باور بود که در میان مردم از مشروعیت زیادی برخوردار است. انگار نه انگار که از مشروعیت نداشته حکومت پهلوی، پس از کودتای 28 مرداد و سرکوب های پس از آن چیزی باقی نمانده بود. این توهم مشروعیت بود که باعث می شد تا حکومت تصور کند همه مخالفینش از دشمنان خارجی اش ماموریت مبارزه با حکومت را گرفته اند. از این رو بود که حاضر نبود بپذیرد، نیروهای ...
محمدرضا پهلوی سلطنت خود را مدیون نیروهای متفقین می دانست و لذا بعد از رسیدن به سلطنت نهایت همکاری را با سران متفقین در ایران داشت. در این تصویر محمدرضا پهلوی سوار بر اتومبیل به همراه یک ژنرال آمریکایی در حال سان دیدن از نیروهای متفقین در ایران مشاهده می شود.
گفته میشود قره باغی از سوی بختیار دستور بمباران مراکز ارتشی را نیز دریافت میکند؛ اما در نهایت با رسیدن پیامی از سوی شورای انقلاب، متقاعد میشود که بمباران مراکز و نیز افتادن اسلحه به دست مردم، وضعیت را وخیمتر میکند و این موضوع در پایان به ضرر همه خواهد بود . . .
او یک زن بود اما از بسیاری جهات بسیار خشن رفتار می کرد؛ طنز ماجرا در آن بود که گاهی شاه ماموریت های مهم برون مرزی خود را به او می سپرد و او بود که به دنبال منافع حکومت پهلوی می رفت...
انقلاب اسلامی در سال 1357 اوج گرفت. اما آغاز آن به ماه ها و سال های قبل باز می گشت. یکی از صحنه هایی که بسیار تکرار شده است و بارها در قاب فیلم دیده می شود و از جمله صحنه هایی است که آغازی بر پایان حکومت پهلوی بود، اولین دیدار او با کارتر در آمریکا بود. دیداری با اشک و گاز اشک آور
شاه در زمان تاسیس حزب رستاخیز در اوج قدرت و شوکت بود. او در آن دوره با شعار معروف تمدن بزرگ خود تصور می کرد که عنقریب ایران و ایرانی را از دست دیو عقب ماندگی رها خواهد کرد و به سر مقصد پیشرفت و تمدن می رساند.
آمریکایی ها که از قدیم در ایران نظامی داشتند هر وقت احتیاج پیدا می کردند از پایگاههای ایران و امکانات ایران با صلاحدید خود استفاده میکردند... حالا بماند که چقدر سوخت مجانی میزدند و اصلا کل بنزین هواپیماها و سوخت کشتی هایشان را از ایران می بردند...
16 اوت (یکشنبه 25 مرداد 1332)، ساعت 4 صبح. شاه از خوابی که داشت به سراغم می آمد، بیدارم می کند و در حالیکه شانه هایم را تکان می دهد، می گوید: ثریا نصیری را هواخواهان مصدق توقیف کرده اند، باید هر چه زودتر از اینجا بگریزیم . . .
در آن سالها در گنجایش فکری من نبود که به کنه قضیه ی ارنست پرون پی ببرم و فکر کنم که چرا او به چنین کاری، که به هیچ وجه با شخصیت و سطح معلوماتش منطبق نیست، اشتغال دارد؟
«اطلاعات وسیع و تسلط او بر نطق و بیان موجب شد که خیلی زود جای خود را در مجلس باز کند و مورد توجه قرار بگیرد و به همین دلیل در وزارت معارف به عضویت شورای عالی برگزیده شد.»
ائتلاف ها و روابط میان نیروهایی که با دربار در رفت و آمد بودند بسیار دارای اهمیت بود. در این میان اینکه اسدالله علم در کدام طرف بازی قرار بگیرد برای موافقان و مخالفان او از اهمیت بسزایی برخوردار بود...
علی امینی که در سال 1340 به مدت یک سال نخست وزیر ایران بود، یکی از معدود نخست وزیرانی بود که تلاش داشت اختیارات شاه را کاهش دهد. او فرزند محسنخان امینالدوله (داماد مظفرالدین شاه) و فخرالدوله، دختر مظفرالدین شاه بود در سال 1284 در تهران به دنیا آمد. وی در 16 اردیبهشت 1340 به دنبال استعفای شریف امامی، با حمایت جان اف کندی به عنوان نخستوزیر جدید مامور ...
"دولت" از نظر شاه همان مفهومی را داشت که لوئی چهاردهم می پنداشت و رویه ی حکومت شاه نیز دقیقا این سخن لوئی چهاردهم را که گفته بود"دولت یعنی من" تداعی می کرد.
روش و تصمیم شاه در مورد انتخاب نمایندگان چنین بود که فهرست همه ی نامزدها را برای ساواک می فرستاد. سازمان امنیت فرمهای مخصوصی تهیه کرده بود که سوابق اشخاص در آن درج شده بود و مستقیما در اختیار شاه قرار می داد....